آخرین به‌روزرسانی:

ادرار کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

شاشیدن

فونتیک فارسی

edraar kardan
فعل لازم

to pee, to urinate, to piss, to take a leak

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

او تصمیم گرفت پشت بوته‌ها ادرار کند.

He decided to pee behind the bushes.

بعداز نوشیدن آب زیاد، نیاز دارم که ادرار کنم.

After drinking a lot of water, I need to urinate.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ادرار کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ادرار کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ادرار کردن

لغات نزدیک ادرار کردن

پیشنهاد بهبود معانی